اینکه می گند بعضی آدما شیطون رو هم درس می دند،خیلی جمله ی پخته ای به نظر من،یعنی اینقد تار عنکبوت رو قلبشون بسته که دیگه شیطون لازم نیست بهشون درس بده یعنی آخر فارغ التحصیلی از دانشکده ی ابلیسک هستند و قراره جای شیطون کلی خدمت کنند به دادن تولیدات جهنم از نوع کلاس A تیپ B بهینه ی بهینه مدل هم از موجودی 1290 که دیگه فکر کنم الان حجم زنده ها باید تقریبا مدل 290باشه بیا تا مدل 93 فابریک رنگ ارجینال با ضبط سر خود حافظه ی 5 دقیقه ای،خب دیگه ساخت قدیم امکاناتش کمه ولی حافظه ی تاریخی قوی ای داره یعنی همچین که می دونه در سال 1290 به بعد تا 1220! غذا میخورده یک قرون و ده شاهی و الان میخوره ده هزار و چهل برگ اسکناس که تازه قراره با خودش فکر کنه که چرا الان یک تومن یا ده ریال نمیتونه تموم غذاشو با ماستو برنج اضافه یک کباب صددرصد گوسفندی بخوره و تازه انعام هم بده و باز ته کفشش رو هم بده تعمیر کنن براش باز یک زار هم براش بمونه که با یک پنج زاری بتونه به خونش زنگ بزنه و بگه راستی یک کیلو چی بخرم از چی و باز قطع کنه.آره چرخه ی زندگی در حال چرخشه نه باسرعت بیست و چهل با سرعت 93 و 120،سنت و مدرنیسم ،جدید و قدیم و هزار جور پیچ و خم در هم.حالا دیگه راوی هم عوض شده یعنی شده راوی ساختار شکن جریان در دل داستان و خودش شده تیپ یک تیپ مستقل خودش یعنی خود خودش نه ساختگی که بگه همه چی آرومه ته جیبم بارونه یکمی بدون ایزوگامه چک چک میکنه نابوده ، حق جریان پیدا میکنه در خط به خط و در کلمه و جمله هایی که شاید شیرین باشه ولی یکمی هم تلخه یعنی تلخ نوشت نیست ولی تلخ و شیرینه،به نظر من اونایی که خیلی قشنگ مینویسن شاید خودشون رو رنگ کنن ولی مدت اعتبار اثر خودشون همون زمانه خیلی هم به به و چه چه میشه ولی تو اون دنیا یه پاشون رو میزارن رو صابون که تا خود جهنم در جا برن تو4 متری و بعدشم سرگل و ترگل و برگل یه حوری با گرز و سبیل میدن بهشون که هر دقیقه مالشی بده بهشون که ریلکس بشن همچین یوگایی کار می کنن یک دو سه چشماتون رو ببندید حالا به آرومی فکر کنین روغن داغ داره با فلفل بهم میخوره چشماتون رو باز نکنید که نابینا محشور نشید توی دیگ های آب جوش حالا آروم آروم فکر کنید که تو یه دیگ روغن دارید سرخ میشید ببینید روغن اش نسوزه چون باید اینور اونور بشید که تنوری برید تو نایلکس و با مواد لازم یعنی دو عدد به به و یک عدد چه چه و یه عدد تندیس سرخ بلورین خر طلائی جایزه ی سال 90 بوق به شما اهدا میشود بزن دست قشنگرو به افتخارش.
ادامه ی داستان در پست بعدی...
دل سوخته ها بخونن...